شرایط

هو


همیشه وقتی حرف از تهاجم فرهنگی می شد و اینکه غربی ها به دنبال خراب کردن فرهنگ و عرف ما هستن می زدم زیرخنده و می گفتم: برید بابا دلتون خوشه، مگه غربی ها بی کارن که بشینن ضد فرهنگ ما کار کنن. تا اینکه امروز فیلم "شرایط" رو دیدم. فیلمی که تم اصلیش در رابطه با هم جنس بازی توی ایرانه. نمی خوام خیلی خوش بین باشم و بگم نه نه اصلا از این خبرا تو کشور ما نیست و از این حرفا... اما نمی تونم باور کنم که این فیلم با نیت بدی ساخته نشده باشه. تو تمام طول فیلم منتظر یه جرقه بودم که مسخره بودن این کارو نشون بده یا حداقل آخر فیلم معلوم بشه که اشتباست. اما دریغ... نه تنها این اتفاق نیفتاد بلکه خیلی مظلومانه هم به پایان رسید. و نهایتش شد اینکه: دخترای ایرانی چه گناهی دارن که همجنس بازی تو ایران عادی نیست و مجبورن خودشونو با شرایط وفق بدن؟!!! اول از همه متاسفم واسه کارگردان فیلم بعد هم برای هنرپیشه های این فیلم که فکر کرده یا نکرده چنین فیلمی رو قبول کردن. صحنه ها همه فانتزی و غیرقابل باورن. و کاملا مشخصه که تو ایران فیلمبرداری نشده. و بعید می دونم کارگردان فیلم حتی یک هفته هم تو ایران زندگی کرده باشه! ادای روشن فکری هم حدی داره. البته شاید یه جاهاییش واقعیت بود اما موضوع اصلی کاملا مسخره و بی شرمانه بود. و می تونم با قاطعیت بگم کاملا ضدایرانی بود. کاری با اسلام و مسلمونا ندارم، مطمئنا این جریان تو فرهنگ ایرانی خودمون هم جایگاهی نداره.

خوشحال می شم نظرتون رو راجع به این فیلم بدونم.

نظرات 9 + ارسال نظر
javad پنج‌شنبه 24 آذر 1390 ساعت 22:58


مرحبا...

با تک تک جمله هات موافقم...

نگاه کردن به این فیلم منو یاد سری کامل مقصد نهایی و پیچ اشتباه انداخت.هرچند از نظر محتوا زمین تا اسمون با این فیلم فرق دارن اما پارتنرهای اون فیلم اونقدری به اکتورها پول میدن که حاضرن هر صحنه ای رو بازی کنن و هیچ کدومشون هم معروف نیستن و این هم خودش مزید بر علت

فقط یه چیزو مطمئنم

اینکه اونقدر به این عاطفه و شیرین پول دادن که اونا حاضر به این کار شدن

اگه نظر اصلیمم بخوام راستش یه جاهایی خجالت کشیدم!
این هم لینک فیلم توی IMDB

درجه فیلم داره میرسه به 7 یه ماه دیگه بیشترم میشه.خنده داره واقعا

http://www.imdb.com/title/tt1684628/

اما پارتنرهای اون فیلم اونقدری به اکتورها پول میدن که حاضرن هر صحنه ای رو بازی کنن و هیچ کدومشون هم معروف نیستن و این هم خودش مزید بر علت

کاملا موافقم.
معمولا این جور فیلم ها از طرف کمپانی های یهودی حمایت می شن و همه خوب می دونن که یهودی ها واسه خراب کردن جامعه های اسلامی حاضرن خداتومن! خرج کنن.

تو خجالت کشیدی چون پسری، اما من به خاطر همجنس بودن با بازیگرهای اصلی یه جاهایی حالت تهوع بهم دست داد!
ممنونم ازت.

Mohammad جمعه 25 آذر 1390 ساعت 12:23

حتی از دیالوگ ها و نوع برخورد ها می شد فهمید که کارگردان یه چیزایی از زندگی در ایران شنیده یا اگه خودش هم در ایران زندگی کرده، حداقل 20 سال پیش بوده. قطعا این موضوع تو ایران هم وجود داره اما دغدغه نیست! در مورد نیت کارگردان هم باهات موافقم.
این فیلم یا هیچ هدفی نداشت یا اگه داشت هدف درستی نبود.
فرهنگ بازیگران و حتی کارگردان این فیلم با فرهنگ ایران هیچ سنخیتی نداشت و یک جاهایی به قول معروف شورش رو در می آورد.
حرف آخر :
به نظر من دغدغه ی ایرانیهایی که بیرون از ایران بزرگ شدن با ایرانیهای داخل ایران متفاوته.
شاید این جمله ی کلیشه ای اینجا صدق کنه که: آزادی خیلی خوبه ولی باید ببینیم تعریفمون از آزادی چیه!
نقدی در مورد این فیلم توی وبم گذاشتم.
مرسی.

قطعا این موضوع تو ایران هم وجود داره اما دغدغه نیست!

کاملا موافقم.
هدف کارگردان رو به خوبی می شه تشخیص داد. و اینکه عمدا یه چاشنی های سیاسی هم به کار داده بود تا افکار رو منحرف کنه.
بدترین نکته ی فیلم این بود که صحنه های بین شیرین و عاطفه رو انقدر جذاب و فانتزی به تصویر کشیده بودن که می تونه تاثیر بدی رو دخترای 15،16 ساله بذاره.
نقدی که گذاشتی رو خوندم. کاملا موافقم باهاش.
ممنونم ازت.

بهادر شنبه 26 آذر 1390 ساعت 02:08

هم کارگردان ، هم بازیگرا به خوبی می دونن تو ایران چه خبره ،‌ اما اون جا واقعیت ایران خریدار نداره .... همه اینا چیزایی که خودمون سر خودمون اوردیم.

زیاد خودتون رو ناراحت نکنین ، بالا بودن پرچم اصغر فرهادی و غرورش می ارزه به صد تا از این هرزه نمایش ها !

دقیقا ما ضربه اصلى رو از درون مى خوریم.
کاش بلد بودیم درست استفاده کنیم، تا ازمون سوءاستفاده نشه.
ممنونم که سر زدى.

Mohammad شنبه 26 آذر 1390 ساعت 17:14

ی نکته ای که خیلی برام تاسف بار بود تقارن اذان بود با...(چند بار این اتفاق افتاد)
همه ی فیلم رو هم بتونم هضم کنم این مورد واقعا هضم نشدنیه!

آره دقیقا. بیشتر همین کفریم کرد! به نظرت منظور کارگردان از این مورد چى بوده؟

سارا یکشنبه 27 آذر 1390 ساعت 09:58 http://sm19.blogfa.com

سلام عزیزکم.
من این فیلمو ندیدم و سعی در دیدنش هم ندارم.با خوندن اون مطلبی که نوشتی و کامنتایی که دوستان گذاشتن به مزخرف بودن فیلم ایمان اوردم.و به حال همچین کارگردانی باید تاسف خورد

سلام شکرم:)
همون بهتر که ندیدى. منم از دیدنش پشیمونم.

همساز یکشنبه 27 آذر 1390 ساعت 17:37 http://hamsaz.blogfa.com


صحنه های فیلم همه در لبنان ضبط شده .

پشیمانم از تماشای این sex show .

با وجودی که معتقدم تا به حال خوب راه ضربه زدن به ما را بلد بوده اند اما این یکی بسیار احمقانه بود .

اطلاعاتی که در سکانسی به پارتی حمله میکند حتا حفظ ظاهر نمی کند و در سکانسی دیگر در پارتی شرکت می کند و آب پرتقال می نوشد !
پسری که با یک نماز خواندن اطلاعاتی می شود ... و داستانی که نه تنها با فرهنگ اسلامی و یا ایرانی که با فطرت انسانی هم جور در نمی آید .

بسیار متاسفم ... بعضی چیزها ارزش حتا یک بار شنیدن و دیدن را ندارند .

کاملا موافقم. مخصوصا اینکه گفتى با فطرت انسانى جور درنمیاد.
به هرحال آدم با یکبار نگاه کردن یا شنیدن بعضى چیزا، ارزش خوبها رو بهتره مى فهمه.

Mohammad یکشنبه 27 آذر 1390 ساعت 18:38

نمی دونم ولی هرچی بود، هدف خوبی نداشت. حتی اگه یه منظور خوب رو می خواست برسونه نباید از اذان استفاده می کرد. من این رو توهین به خدا می دونم. (توی اذان دیگه بحث آخوند و رئیس جمهورو... اینا مطرح نیست) یگانگی خدا و رسالت پیامبر و ولایت حضرت علی و نماز.
فکر نمی کنم ما با اینها مشکلی داشته باشم اگه هم مشکلی باشه از جای دیگه ست. و اینا همش بر می گرده به دو چیز:
یکی عدم شناخت کارگردان از محیط درون ایران
و دوم هم هدف ناپاکش.
بیشتر از این خودتو درگیرش نکن،اینم می گذره سولماز جان.

بعید مى دونم هدف درستى داشته باشه. باز هم خدا مى دونه.
براى من هم حس نفرت انگیزى داشت. سواى همه ى این بحثا، اذان براى من حس نوستالژى عجیبى داره که با دنیا عوضش نمى کنم.
ممنون محمد عزیز.

javad یکشنبه 27 آذر 1390 ساعت 20:23

@Mohammad
لایک...
نمازم بش اضافه کن،
__________________
کنار تمام این وقایع کاراکتری به اسم مهران هست که حداقل بعضی کاراش انصافا دلگرمیه...
این نظر من بود البته!
ممکنه چون فیلم کاملا محکومه بعضی چیزا دیده نشه

در رابطه با مهران من ى جور دیگه فکر مى کنم. به نظرم آدم خشکه مقدس ظاهربینیه که با سرکوفت زدن به دیگران مى خواد وجدانشو از کارایى که کرده، آروم کنه. البته سلیقه ها مختلفه.
مرسى بابت پیگیرى.

امیـــر شنبه 3 دی 1390 ساعت 00:13 http://www.stodiocafe.blogfa.com

همیشه نوشتن رو دوس داشتم اما از کجا و چگونه .... این اعصابمو خرد میکرد!
در مورد شرایط گوشه چشم خوبی آمدی ....

نوشتن همیشه حس مى خواد، نمى شه به زور آوردش.
ممنون بابت کامنتتون. فقط یه سوال: شما همون امیر آزادراهین؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد