هو
موارد لازم برای داشتن تیپ روشن فکر:
یک. اولین و اساسی ترین شرط اینه که با همه چیز مخالفت کنی!
دو. تیپ و قیافه ی عجیب داشته باشی. مثلا موهای بلند ژولیده با لباس های نامرتب و گشاد! و البته یک مدل عجیب و غریب ریش و سبیل!
سه. کشیدن سیگار در جمع به صورتی که بقیه فکر کنن سالهاست اینکاره ای.
چهار. گوش دادن به موسیقی (به خصوص راک و متال) در همه ی شرایط. در این مورد همراه داشتن یه هدفون (هدست باشه که چه بهتر) از واجباته! البته شاهین نجفی و محسن نامجو فراموش نشه!
پنج. قیافه ی غمگین و درهم به خصوص تو مکان های عمومی مثل مترو و اتوبوس. جوری که بقیه فکر کنن تو یه عالم دیگه هستی!
شش. روزی دو نوبت پارک دانشجورو متر کنی! طوری که چشم بسته هم بتونی تئاتر شهرو پیدا کنی!
هفت. حتما هفته ای یه میتینگ ]قرار ملاقات[ تو یکی از کافی شاپای با کلاس تهران داشته باشی و فقط از مشتقات قهوه سفارش بدی!
نه. باید تو همه ی بحث ها اظهارنظر کنی (اگه هم نمی تونی باید خیلی ساکت یه گوشه بشینی و فقط سرتو تکون بدی و لبخند بزنی که مثلا ما این بحثارو قدیمی کردیم!)
ده. حتما یه صفحه تو فیس بوک داشته باشی و دویست تا دوست از جنس مخالف تو لیست دوستانت باشه حتی اگه اونارو نشناسی!
یازده. همیشه یه کوله ی سنگین تر از وزنت روی دوشت داشته باشی که لااقل توش سه چهارتا کتاب از صادق هدایت و احیانا دکتر شریعتی باشه!
دوازده. مخالف سرسخت اسلام باشی و حاضر باشی تو این زمینه با همه بحث کنی! و مهم تر اینکه تاریخ اسلام رو انکار کنی اما از تاریخ دوهزار و پونصد ساله ی ایران با افتخار حرف بزنی. (برای بهتر جواب گرفتن می تونی هیئت های امام حسین (ع) رو مسخره کنی اما همه جا از مردونگی های کورش و داریوش بگی!!)
خوشم میاد همه جور مطلبی توی وبت پیدا میشه. ی کم خنده م گرفت. خدایا مارو ببخش :D
موافقم و البته اینم بگم که ی سری از اینا اصلا متوجه این موراد نیستن از بس درون این حالات غرق شدنو خودشونو گم کردن!
مورد آخر هم از اون نکات انحرافی بود که خوب دست گذاشتی روش. البته هیئت عزاداری های ما هم خیلی مشکل داره و من با خیلی از مباحث و مواردی که درونشون اجرا میشه موافق نیستم.
مرسی سولماز.
اون یه سرى که گفتى متوجه نیستن، فکر کنم به خاطر تقلیداى چشم بستشون باشه.
در مورد هیئت ها هم باهات موافقم. اما خیلى خنده داره که عزادارى واسه امام حسین رو مسخره کنى اما بخاطر اینکه دوهزار سال پیش کورش زرتشتى بوده، بگى ما ایرانیا دینمون اینه نه اسلام.
ممنون از حضور همیشگیت محمدجان. انرژى میدى.
:D
خیلی جالب بود،
کلی حرف داشتما...
اما نظرات رو که باز کردم همش یادم رفت.
بازم میگم خیلی برام جالب بود.اما چیز دیگه ای به ذهنم نمیاد
اینم خیلی دوس دارم.طرف چه شاکیه.ده قت کن
همین که نظر می ذاری خوبه و انرژی بخش.
اینم شبیه توئه وقتی داری محسن گوش میدی
سلام
یه مورد دیگه هم میتونه این باشه که فک میکنن خیلی با شخصیت تشریف دارن،که اونطور که فک میکنن نیس.البته اون موردایی که گفتی نسبی هستن.یه جورایی طنز تلخ نوشتی دیگه.جالب بود.مرسی قربونت برم
سلام
دقیقا نسبیه. البته به قول تو طنز تلخ خیلی هم جدی نیست.
خییلیی باحال بود.
خیلی حال کردم که به این مورد توجه کردی مثه من.
جدیدا وقتی میبینمشون خندم میگیره
یه عده خاصی رو هم میشناسم ،وقتی میبینمشون می ایستم تا یه حرکتی بزنن بخندم
ایول .تک تک مواردی که گفتی رو توجه کردم
خواهش می کنم. تشویق نکنید
خنده دار که هست اما باید دعا کرد طفلکیا راهشونو پیدا کنن.
مرسی که اومدی.
سلام .
دستور جامعی بود .
برای مشاهده عملی هم جلوی دانشکده ما جای خوبی ست .
راستی شرکت در انواع محافل ادبی و هنری فراموش نشود .
سلام. به نکته ی خوبی اشاره کردی.
ممنون که هنوز سر می زنی میثم عزیز.