جنگ نرم

هو

بزرگ ترین جهاد، جهاد با نفس است. حضرت رسول (ص)

همیشه به این فکر می کردم نفس آدم چی می تونه باشه که مسلط شدن بهش انقدر مهمه. اکثرا نفس رو مساوی با شهوت می دونن. اما مگه می شه پیامبر توصیمون کنه که با شهوت بجنگیم؟ اون وقت تکلیف بقای نسل چی می شه؟ اگه این حس نباشه و به طریقی سرکوب بشه چیزی به اسم خانواده به وجود نمیاد. به نظر من شهوت یکی از بزرگ ترین نعمت های خداونده که فقط باید تو راه درست ازش استفاده بشه.

پس نفس ما چی می تونه باشه؟ اصلا کجاست؟ چه طوری می شه بهش غلبه کرد؟

این سوال ها مدام توی ذهنم رژه می رفتن و بعد از چندسال به این نتیجه رسیدم که نفس ما همون ذهن ماست! همون ذهنی که با افکار نادرست و خیالی مارو از زندگی واقعی غافل می کنه. و اگه هر روز باهاش مبارزه نکنیم و نسبت بهش آگاه نباشیم واقعا دنیارو جهنم می کنه!

به نظر من ذهن مثل یه شی می مونه که تو مشت ماست. کافیه این مشت باز شه تا بهش هوای تازه برسه، اون وقت خود واقعیشو نشون می ده. در واقع مشت ما همون افکار ماست که ذهن رو احاطه کردن و بهش اجازه رشد نمی دن. درست مثل یه جوجه که اگه از تخم بیرون نیاد می پوسه. یا پروانه ای که با سختی فراوون از پیله بیرون میاد. و حتی غنچه ای که برگارو کنار می زنه و شکوفا می شه.

ذهن انقدر باید آزاد باشه تا هر لحظه یه ایده نو توش شکل بگیره. وقتی ما به افکار قدیمی اجازه خودنمایی بدیم، اون وقت مارو اسیر خودشون می کنن. و ما آدما درست مثل یه کامپیوتر می شیم که از قبل بهش برنامه دادن. این طوری اگه مشکلی هم به وجود بیاد فقط چندتا راه حل قدیمی و از پیش تعیین شده به ذهنمون می رسه و دیگه از خلاقیت هیچ ردپایی نمی مونه!

به نظر من می شه برخوردامونو تو لحظه تعیین کنیم. مثلا تا یکی بهمون تنه زد (بر اساس افکار قدیم) بهش اعتراض نکینم. تا توی ترافیک موندیم (بر اساس افکار قدیم) شروع به بوق زدن نکنیم. تا یکی ازمون انتقاد کرد (بر اساس افکار قدیم) براش موضع نگیریم! و خیلی موارد دیگه... می شه تو لحظه تصمیم گرفت و عمل کرد نه بر اساس ایده های قدیمی.

درسته که کنترل ذهن خیلی سخته اما یادمون نره که حضرت رسول هم برای همین سختیش اون رو بالاتر از هر جهادی دونستن. حتی جهاد با یه لشکر میلیونی از آدمها! چون ذهن با پرت کردن ما به گذشته و آینده تلاش می کنه تا مارو از الآنمون غافل کنه!

امروز و این لحظه مهم ترین قسمت زندگی هر آدمه. چون دیروز با همه خوبی ها و بدی هاش مرده! آینده هم هنوز نیومده و اصلا وجود خارجی نداره! برای همین من عاشق لحظه های جاری زندگیم...

دوست من؛

دیروز را خاک کن

از فردا گریزان باش

آغوش بگشا

امروز را لمس کن